- بلا دیده
- رنجیده، دچار مصیبت شده
معنی بلا دیده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستم دیدن رنج دیدن رنج دیدن، بمصیبت دچار شدن
رنج دیده
مصیبت دیده، رنج دیده
بی فایده بدون فایده بی سود
بنگرید به بلادن
آنکه رنج و درد بیند
آنچه با قلم نوشته شده، برای مثال نظامی که در رشته گوهر کشید / قلم دیده ها را قلم در کشید (نظامی۵ - ۷۶۳)
سال خورد، سال خورده، سالمند، پیر
نوشته شده پیش پاافتاده بی ارزش
بدون قید و شرط: (در نسخه ای که بر رسومات نوشته اند رسوم را د ر تحت امیر آخور باشی مجملا - بلاقید (جلو) و (صحرا) تفصیل داده اند بقرینه ظاهر میشود که آنچه از اصطبل دهند متعلق بامیرآخورباشی صحرا باشد)
مبتلا برنج، دچار مصیبت شده، بدبخت
بی چشم، نابینا، کور
حایض بی نماز (زن)، میوه ای که قسمتی از آن بر اثر ضربه فاسد شده باشد