جدول جو
جدول جو

معنی بلا دیده - جستجوی لغت در جدول جو

بلا دیده
رنجیده، دچار مصیبت شده
تصویری از بلا دیده
تصویر بلا دیده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلا دیدن
تصویر بلا دیدن
ستم دیدن رنج دیدن رنج دیدن، بمصیبت دچار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلادیده
تصویر بلادیده
رنج دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلادیده
تصویر بلادیده
مصیبت دیده، رنج دیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلا فایده
تصویر بلا فایده
بی فایده بدون فایده بی سود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلا دانه
تصویر بلا دانه
بنگرید به بلادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الم دیده
تصویر الم دیده
آنکه رنج و درد بیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم دیده
تصویر قلم دیده
آنچه با قلم نوشته شده، برای مثال نظامی که در رشته گوهر کشید / قلم دیده ها را قلم در کشید (نظامی۵ - ۷۶۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سال دیده
تصویر سال دیده
سال خورد، سال خورده، سالمند، پیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلم دیده
تصویر قلم دیده
نوشته شده پیش پاافتاده بی ارزش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلا قید
تصویر بلا قید
بدون قید و شرط: (در نسخه ای که بر رسومات نوشته اند رسوم را د ر تحت امیر آخور باشی مجملا - بلاقید (جلو) و (صحرا) تفصیل داده اند بقرینه ظاهر میشود که آنچه از اصطبل دهند متعلق بامیرآخورباشی صحرا باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلا زده
تصویر بلا زده
مبتلا برنج، دچار مصیبت شده، بدبخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی دیده
تصویر بی دیده
بی چشم، نابینا، کور
فرهنگ لغت هوشیار
حایض بی نماز (زن)، میوه ای که قسمتی از آن بر اثر ضربه فاسد شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار